به آريانا

سلام آريانا… راستش من اون کسی که شما فکر ميکنين نيستم. اما پيغامتون رو پاک کردم چون توی اون اسم يه بنده خدايی رو برده بودين و اصلا فکر نکرده بودين که بر فرض هم که اون فرد مورد نظرتون باشم، شايد دوست نداشته باشم منو به اسم واقعيم صدا کنن…
يعنی ما آدما اين قدر راحت با سرنوشت يکی بازی ميکنيم؟ يعنی يه لحظه فکر نميکنيم که اين آدم اگه ميخواست ميتونست خيلی راحت خودشو معرفی کنه؟
به هر حال اگه يه روزی لو بره که من کی بودم، مطمئن باشين که ديگه نميتونم بنويسم…. ( قابل توجه اونايی که چشم ديدن منو ندارن ) و لطفا اگه منو شناختين… سکوت کنين. اين نهايت توجه و علاقه شماست به جوجه‌های من و در کنارشون من.
جدی جدی اين فقط يه وبلاگ نيست. ميتونه با آينده من بازی کنه. در نهايت اگه يه وقتی خيلی خيلی مصر بودين که خصوصی حرف بزنين لطفا ایمیل بدین یا حتی میتونین off line بذارین.

نميدونم شايدم اين يه نشونه‌س. نشونه اين که بهتره قبل از اينکه برام دردسری درست بشه خداحافظی کنم…. شايدم اين طوری بعضيا که فکر ميکنن من دروغ ميگم بهشون ثابت بشه…. راستش بايد فکر کنم.