با خوندن مطلب ليلا، یهو یاد يه چيزی افتادم… قرار بوده که نتايج يه مسابقه رو توی يه روزنامه کثير الانتشار چاپ کنن و دوست منم مامور میشه اين روزنامه رو بخره. شب که مياد خونه همه ازش سراغ روزنامه رو ميگيرن با عصبانيت ميگه از صبح تا حالا همه جا رو گشته اما موفق نشده چون روزنامه ای با اسم کثير الانتشار، اصلا وجود نداره!