نگرانیتون بیمورد نيست… دستهايی در کار هستن تا آدم رو از خودش دور کنن… نميدونم اين گروهی که مدتيه به عناوين مختلف سعی در آزار من دارن از جون من چی میخوان، اما به هر حال خوبه، عالیــــه… ادامه بدين. موفق شدین: نوشی خسته رو خستهتر کردين.
در فکرم به کار اين وبلاگ خاتمه بدم… تصميم نگرفتم، فقط دارم سبک و سنگين ميکنم. سکوت ميکنم و نگاه ميکنم. بيايين و بگين. من گوش ميکنم. نظرتون رو راجع به اين وبلاگ… ادامه دادن يا ندادن. وقتی ميشه واسه همه چيز همهپرسی داشت من چرا همهپرسی نکنم؟ ۲۰۰ نفری يا شايدم کمتر هستين که اينجا سر ميزنين و گاهی نظر ميدين. حالا هم قضاوت نهايی با شما.
فقط اگه قرار شد من برم واسه رفتن منم حرفايی دارم. دارم از حالا شرط ميکنم. ضمنا اون حضرت والايی هم که فکر ميکنه من واسه بالاتر بردن آمارم اينکار رو ميکنم… آره فرض هم که ميکنم، مگه حق شما رو خوردم؟
بدون هيچ پيشداوری يه شرط ديگه هم دارم… از خودتون اسم، ايميل يا اسم وبلاگ بذارين… من دارم از خوانندههام میپرسم. اونايی که يه راهی باقی ميذارن واسه اينکه منم باهاشون ارتباط داشته باشم… تا يادم نرفته ممنون بخاطر ۳۰۰ ايميل ويروسی که طی اين سه ماه عمر وبلاگ نوشی برام فرستادین… ممنون. لطفا ادامه بدين.
بعد از تحرير: مجبورم اضافه کنم…. مشکل من اصلا ويروس نيست… دارم بعد از سه ماه از کارم کارنامه ميگيرم و به خودم نمره ميدم… کار بدی ميکنم؟