دلنوازانه

دلنوازانه
نوعروسان بهار
بتو تبریک مرا گویندی
که بود عید و همه سال
ترا فرخنده

34[1]
راستش من همیشه واسه شروع سال نو هیجان خاصی توی دلم احساس میکردم، اما امسال پر از احساسات ضد و نقیضم. نمیتونم حمله آمریکا به عراق رو نادیده بگیرم. شاید بهتر باشه هممون با یه حرکت برنامه ریزی شده جهت گیری کنیم. شاید بهتر باشه هر نوع آدمکشی، از هر نوع و به هر بهونه ایی رو محکوم کنیم.

کمتر از پنج ماهه که در کنار شما هستم. به مهمونی خونه هاتون اومدم و خیلی چیزها رو هم ازتون یاد گرفتم. من هیچوقت نمیتونم اون احساس خوبی رو که با شما بودن به من داده جبران کنم. من هیچوقت نمیتونم بگم که نوشتن این خطوط تو شبا و روزهای پر از اضطراب، چه آرامش خاطری رو به من هدیه کرده. من هیچوقت نمیتونم اونطور که باید و شاید از همه تون تشکر کنم… باز هم با ما بمونین و ما رو به حریم دلهاتون راه بدین. اسم هیچکدوم از ما با سین شروع نمیشه، اما وقتی کنار سفره هفت سینتون نشستین، یه جایی رو هم واسه ما در نظر بگیرین… یه جای کوچولو، گوشه دلتون…
»نوروزتون مبارک«

با تشکر از دوست خوبی که این کارت رو برام فرستاد.