چشمان مضطرب مهرانه ، منتظر توست.

مهرانه قائمي كه بيماري 19 ساله اش او را نااميد و خسته كرده مي گويد: از زماني كه متولد شدم بيمار بودم. هرگز لذت سلامتي را نچشيدم. تا زماني كه كودك بودم و بيماريم آنقدر حاد نبود، نداشتن سلامتي آنچنان مفهومي نداشت. اما حالا با وخيم شدن حالم اين كمبود برايم غير قابل تحمل شده است. اميدوارم پس از لطف خداوند كه تا به حال شامل حال من بوده و مرا تا اينجا ياري رسانده ، افرادي انسان دوست باشند كه مرا ياري دهند. تنها آرزوي من اين است كه روزي بتوانم مثل تمام همسالانم فعاليت كنم و ادامه تحصيل بدهم. به اميد روزي كه راه نجاتي براي من و ديگر بيماران سي اف در ايران پيدا شود.
به وبلاگ شب شکن برین، لطفا.