بعد از خوندن حرفای آبی در وبلاگش من بحث رو در اینجا تموم شده میدونم. به همین دلیل همین امروز یه متن راجع به بچه ها میذارم. کماکان منتظر عذرخواهی هستم و به هیچ وجه کوتاه نمیام، در مقام یه زن و یه مادر. (هیچ کس حق نداره به هیچ دلیل به کسی اهانت کنه.) از دوستان خوبم خواهش میکنم جانبداری از فرد نکنیم. عمل رو محکوم کنیم. هر نوع توهین در محدوده وبلاگ رو محکوم کنیم. چه نسبت به من چه نسبت به زیتون. سعی نکنیم با توهین مجدد فضا رو آلوده کنیم.
لطفا در نظر داشته باشین، باز هم میگم، حساب لمپن هایی رو که با سو استفاده از این جریان و به بهونه حمایت!!!! از من سلامت روانی و بهداشت کلام خودشون رو به نمایش میذارن از من جدا بدونین. من مبرا از این اتهام هستم.
آخ… تا یادم نرفته، اگه در این جریان ناخواسته پای بقیه وسط کشیده شده و اگه ناخواسته باعث ناراحتی بقیه شدم معذرت میخوام. من کاری رو کردم که به نظرم درست میومده. شاید کارم درست نبوده، شاید در شرایط دیگه ای تصمیم دیگه ایی میگرفتم. اما راه بهتری به نظرم نرسید. … کاری که من کردم یه اسم خوبی داره… مراجعه به وجدان جمعی؟ اسمش اینه؟