تفهیم اتهام

از وبلاگ آهو:
مامان: «تو دوست داري با من زندگي كني يا با بابا؟» بچه: «با هر دو تون.» مامان: «نميشه.» بچه: «…» مامان: «بگو عزيزم.» بچه: «با هر دوتون.» مامان: «نميشه.» بچه: «…» مامان: «ببين عزيزم من و بابا از هم جدا شديم. هر دومون هم تو رو خيلي دوست داريم. جداييمون هم هيچ ارتباطي به تو نداره. هر دو مون هر وقت بخواي كنارت هستيم. هر دومون ازت حمايت ميكنيم. هيچوقت تنها نيستي. فقط من و بابا نمي تونيم با هم زندگي كنيم. چون از هم جدا شديم. اين جوري ديگه از صداي جر و بحث ما هم خسته نميشي و… و… و… حالا بگو عزيزم، دوست داري با كدوممون زندگي كني؟» بچه: «با هر دو تون!»
خدايا ، خوبه بعضي تصميم ها رو وقتي من بچه بودم بهم واگذار نكردي…