یک زن و چند جمله

1- جمعه بلاخره تولد آلوشا و با یه کمی عجله تولد ناشا رو گرفتم. پسرکم متولد مهر و دخترکم متولد آذرماه هستن. زرنگی کردم و آبان تولد هر دوشون رو گرفتم. چند تا متن هست که مربوطه به همین قضایای تولد بچه ها. مینویسمشون.
2- یه دوستی با دلخوری به من میگفت چقدر زود آپدیت میکنم. با خودم فکر کردم از شما بپرسم که به نظرتون آپدیت روزانه مطلب به وبلاگ لطمه میزنه یا حسن اونه. یکی دیگه هم میگفت فقط جریانهای بچه ها رو بنویس. این جوری کسی نمیتونه دوباره برات مسئله سازی کنه و محیط وبلاگت هم یکدست میشه. گفتم اینو هم از شما بپرسم. بهتره اینجا فقط جریان بچه ها رو بنویسم یا همین روال فعلی خوبه؟
3- دوستتون دارم.