گلدونی که قوقولی قوقو خوند

تا ناشا اومد لیوان نیمه پری رو که آلوشا ازش آب خورده بود به لبش نزدیک کنه، دویدم و لیوان رو ازش گرفتم. ناشا ایستاد و با داد گفت: «آب میخوام.» گفتم: «میدونم مامان جان، اما این آب دهنیه. اگه بخوری تو هم مثل داداشی خروسک میگیری.*» و آب نیم خورده رو توی اولین گلدونی که سر راهم بود خالی کردم و لیوان رو روی میز اپن آشپزخونه گذاشتم و تازه میخواستم برم به کارها برسم که با فریاد آلوشا از جام پریدم: «مامان خانوم، دیدی چی شد؟ حالا اگه این گلدونه خروسک بگیره چکار کنیم؟!!»
*خروسک مسریه؟