فحشهای مدرن

داشتم تلویزیون نگاه میکردم که آلوشا بی مقدمه اومد جلوم ایستاد و یرسید: «مامان پدر سگ حرف بدیه؟» با دستم به آرومی کنارش زدم و گفتم: «آره مامان حرف خیلی بدیه.» دوباره اومد روبروم ایستاد و گفت: «خب پس چرا تو به براونی اون روزی گفتی پدر سگ؟!» جا خوردم… یه کمی سرم رو خاروندم و بعد گفتم: «خوب آخه اون سگه دیگه. پس باباش هم میشه سگ. من بهش گفتم پدر سگ حرف بدی بهش نزدم.» چشماش گرد شد. پرسید: «یعنی اگه گربه بود میشد بهش بگی پدر گربه؟» راه حلم به سرعت جواب داد. خندیدم و گفنم: «آره مامان. درسته. به یه گربه میشه گفت پدر گربه.» با شیطنت سرشو تکون داد و به خواهرش اشاره کرد و گفن: «میگم این ناشا عجب دختر پدر آدمیه ها!!!»