تا سرم رو بالا آوردم همسایه دیوار به دیوار آقای سعیدی یکی از دوستای قدیمیمون رو دیدم. مشغول سلام و احوالپرسی بودیم که آلوشا گوشه آستینم رو کشید و زیر لبی یه چیزی پرسید. توجهی نکردم و به صحبتام ادامه دادم. این بار محکمتر آستینم رو کشید و حرفشو تکرار کرد. یه کمی بهش زل زدم یعنی حالا ساکت که همسایه با مهربونی سرشو آورد پائین و گفت : «جانم، چیه عزیزم؟» آلوشا که یه کمی جا خورده بود، این پا اون پا کرد و گفت: «شما کی هستین؟» همسایه گفت: «من همسایه آقای سعیدی هستم گلم.» آلوشا با کنجکاوی چشم تو چشم همسایه دوستمون انداخت و گفت: «اگه راست میگین و شما غریبه نیستین بگین ببینم موهای آقای سعیدی چه شکلیه؟»
اشاره: به نظر شما مشکلی هست که آقای سعیدی کچل هستن؟!!