بسته اسمارتیس رو باز کردم و با تعجب گفتم: «ا… این اسمارتیسه با اونای دیگه فرق داره! توش بادوم زمینی داره نه شکلات.» و چند تاشو انداختم تو دهنم. آلوشا بسته رو ازم گرفت و مشتش رو پر کرد از اسمارتیسای رنگارنگ و گفت: «بادوم زمینی چیه دیگه؟» و شروع کرد به جویدن. من منی کردم و گفتم : «یه جور تخمه.» و قوطی رو ازش گرفتم و رو جعبه شو نگاه کردم ببینم مغز همش بادوم زمینیه یا چیز دیگه هم داره و دوباره گفتم: «از همونایی که تو آجیل عید میریزن.» و در قوطی رو بستم. بدون اینکه به حرفایی که زدم توجه کنه، اسمارتیسای جویده شده رو قورت داد و گفت: «آهان.» بعد دستشو دراز کرد و پرسید: «مامان، یه کم دیگه از این اسمارتیسای تخ…ی* بهم میدی؟»
* …