چطور کفر مامان رو در بياريم!

از وبلاگ سفيد،تلخ،رها:…تو کتاب‌فروشی اتفاق جالبی افتاد! بنده همين‌طور که بی‌خيال ساعت و کار مشغول چرخ زدن و خوردن عناوين کتاب‌ها بودم! يه کتاب سیاه کوچولو مربع شکل روی ميز وسط کتاب‌فروشی توجه‌م رو جلب کرد، کتاب رو برداشتم و در دست گرفتم(چقدر هيجان‌انگيز!) وسط جلد يه علامت ضربدر قرمز رنگ بود، بالای ضربدر، به رنگ قرمز و خط بانمکی نوشته شده بود «دايرة‌المعارف بی‌نزاکتی يا» و پايين ضربدر قرمز ادامه داده بود «چطور کفر مامان رو در بياريم!» نوشته: آر.جی.فيچر، مترجم: تبسم آتشين‌جان.
کتاب فوق‌العاده بانمکه، دست هر کسی که دادم و چند تا جمله‌ش رو خونده، نتونسته جلوی خنده‌ش رو بگيره! به خصوص کسانی که مثل خودم با بچه‌های کوچولو رابطه نزديکی دارند يا داشتند، جملات بسيار آشناست، راجع به خرابکاری و شيطنت‌های بچه‌ها با لحن درس دادن و تشويق به خرابکاری! احتمالا همين آشنا بودن و سادگی جمله‌هاست که اين‌قدر راحت با هر کسی ارتباط برقرار می‌کنه، و می‌تونی برای چند دقيقه حسابی بخندی! واقعا دست اين نويسنده و مترجم درد نکنه، کتاب جون می‌ده برای لحظه‌های بی‌حوصلگی…*

*نوشی: من که نخوندم. اما باید باحال باشه! حداقل اسمش که اینجوریه!