رتبه خداوندگاری

متن پیام رو که میخونم، رومو به سمت ناشا برمیگردونم و میگم: «گلم، یه دوستی برام نوشته که از تو خیلی خوشش میاد و به شوخی پرسیده میتونه پدرخوانده تو بشه؟» ابروهاشو بالا میبره و با چشمای گرد شده میپرسه:»یعنی Stepfather؟» میگم: «نه، اون میشه ناپدری، ایشون میگه پدرخونده.» لبخند آرومی میزنه و ابروهاشو پایین می‌اندازه و میگه: «اوه، منظورش گادفادره*؟ اشکال نداره، بهش بگو میتونه… اما ترسیدما، گفتم نکنه دوباره** بخاطر ما ندیده نشناخته بری زن یکی بشی!»

*Godfather
**این «دوباره» حکایت داره، من با همسر سابقم بدون آشنایی قبلی ازدواج کردم. بچه‌ها بارها از من پرسیدن: «آخه یعنی ندیده نشناخته؟» (منظورشون ازدواج بدون عشق و عاشقیه) منم جواب دادم: «بله، یه چیزی توی این مایه که چندان هم غریب نبود اون موقع توی ایران.» بعد هر وقت تاسفشون رو دیدم، لبخند زدم و گفتم: «اما من پشیمون نیستم، چون شماها رو دارم. هر چیزی به خاطر شما، میتونه منو خوشحال کنه، حتی اگه یه خاطره تلخ باشه.»

بعد از تحریر: ظاهرا علاوه بر اطرافیان که باید براشون توضیح بدم دردم چیه که تنها موندم، باید یه جلسه توجیهی هم برای بچه‌ها بذارم که اصولا لزومی نداره اونا نگران ازدواج من به شیوه ندیده نشناخته یا دیده و شناخته بشن.

یک دیدگاه برای ”رتبه خداوندگاری

  1. نوشي عزيز سلام
    چند وقتي مي شه كه وبلاگت رو مي خونم و تمام آرشيوت رو به جز قسمت هاي حذف شده مرور كردم
    از پسرتون چند سالي بزرگترم و الان مثل شما چند ساليه كه خارج از ايران زندگي مي كنم
    راستش طرز فكر و حرف زدن بچه هاتون خيلي برام ملموس و دوست داشتنيه
    خواستم به ناشا و آلوشا از طرف من بگيد به مادرشون افتخار كنن كه به خاطر داشتنشون از خودش گذشته و فراموش كرده نوشي هم بوده كه يه روز يه مادر و پدري تمام آمال و آرزو هاشون رو ريختن به پاش تا بزرگ شده و شده بهترين مادر روي زمين
    بهشون بگيد ثنا گفت نوشي كه داره مثل شمع آب مي شه به پاش كأخ آرزو هاي مادر بزرگ و پدربزرگشونم خوابيده
    به خودتون ، به وجود تون و به مادر بودنتون افتخار كنيد و هميشه خدا رو تو ذهن و دلتون داشته باشيد كه چنان آرامشي بهتون مي ده كه يه مشت قرص در مقابل هيچه
    كوچك تر از اينم كه اين حرف رو بزنم ولي فقط براي ياد آوري مي گم
    هرکه در این بزم مقرب تر است……….جام بلا بیشترش می دهند
    خوش به حالتون كه خدا رو اين قدر نزديك داريد
    خواهش مي كنم من رو هم از ياد نبريد و برام دعا كنيد
    قربان شما
    ثنا

    لایک

    • خانم ثنای نازنین
      متاسفانه من خدا رو خیلی وقته که گم کردم. خیلی صداش کردم، خیلی ازش کمک خواستم، نبود، یا بود و من ندیدمش.
      بعد چند بار خواستم باور کنم که شاید از اول نبوده، نشد، خواستم باور کنم شاید من ندیدمش، نشد، خواستم باور کنم بعدا میاد، اونم نشد.
      من موندم و یه دنیا سئوال بی جواب.

      من به خودم افتخاری ندارم که بکنم. اگه الان بازم منو برگردونن به همون چهارده سال پیش، بازم دلم میخواد که پسرم رو به دنیا بیارم، دخترم رو به دنیا بیارم، بازم توی اون شرایط سخت که قرار بگیرم، بازم زندگیمو ول میکنم و دست بچه هامو میگیرم و از ایران فرار میکنم. کاری نکردم که خاص باشه، اگه لازم باشه بازم این کار رو میکنم.

      دعای من به زندگی خودم که نگرفت، اما برای شما دعا خواهم کرد، به کجا، خودمم نمیدونم.
      شاید بهتر باشه شما برای من دعا کنین و به خدا بگین، نوشی گم شده، وقتش نیست دستش رو بگیری؟ وقتش نیست کمکش کنی؟ به خدا بگین نوشی دلش داره میترکه، نمیخوای بهش آرامش رو بهش برگردونی؟ لطفا شما برای من دعا کنین. شاید خدا به حرفهای شما گوش کرد.

      راستی،
      پستی حدف نشده، ففط هنوز وقت نکردم منتقلشون کنم. کمی زمان پیدا کنم اونها رو هم منتقل خواهم کرد

      لایک

  2. سلام نوشي جون
    كجا دنبال آرامش مي گرديد ؟
    فكر مي كنيد آرامش قراره يك هو تو به بسته پستي سبز به دست تون برسه ؟ باور كنيد نه ! آرامش رو بايد تو دلتون جست و جو كنيد ، بايد تو وجودتون پيدا كنيد و تو قلبتون بشنويد صداش رو
    چرا فكر مي كنيد اگه دعاتون قبول خدا نشده پس خدا نيست يا اگه هست شما رو فراموش كرده ؟
    تا حالا فكر كرديد تو قبول نشدن دعاتون چه خير و مصلحتي بوده ؟
    چرا نمي خواييد باور كنيد كه تو زندگي تون پر از خير و نعمت خداست ؟
    خيلي ها هستن كه حسرت يه لحظه فقط لحظه از زندگي شما رو دارن
    منظورم أقامت كانادا و زندگي اون جا نيست ، نوشي جون تا حالا خدا رو بابت فرزند ان صالح تون ، تن سلامتتون شكر كرديد ؟ تا حالا خدا رو براي همون لحظه هاي شادي كه با بچه هاتون داريد شكر كرديد ؟
    اصلا من يه سوال مي پرسم ، شما فكر مي كنيد اگه خواست خدا نبود ، اگه اراده و توان خدا نبود شما ميتونسي برسي تركيه ؟ مي تونسي راه ها رو باز كني و برسي كانادا كه الان با آزادي فكر و عمل زندگي كني ؟
    نه نوشي جون ، نه ! خدا هوات رو داره با اينكه فراموشش كردي و نمي خواي باور كني هر لحظه زنزگي رو مديون خدايي
    آرامش هست ، فقط كافيه يه بار ديگه به نعمت هايي كه بهت داده نگاه كني ، نگاه كني و به داده هاش شكر كني و باور كني اگه خواستي و نداده اگه تلاش كردي و نداده ، اگه التماس كردي و نداده حتما حتما مصلحتت درش بوده و خير و صلاحي پشتش
    بگرد به طرفش كه خودش دستت رو مي گيره

    لایک

  3. متن پست رو که خوندم، فکر کردم باید حالت خوب باشه. جواب کامنتت رو که دیدم، عکسش ثابت شد.
    امیمدوارم خوب باشی

    لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.