با تعجب میپرسم: «آلوشا چی به این پسره گفتی که فیافهش این جوری شد؟» با بیخیالی شونههاشو بالا میندازه: «بش گفتم کراکر!» میگم: «آخه واسه چی؟» لبخند میزنه و میگه: «این پسره مدام گیر میده به هیکل بچهها، داشت حرف بیخود میزد، جوابشو گرفت، همین.»
*Cracker