تذکر شایسته

زندگی توی ترکیه دردسرای خاص خودشم داشت. مثلا اینکه بچه‌ها بزرگتر شده بودن و بعضی چیزا رو دیگه نمیشد ازشون پنهان کرد. یکی از اون چیزا بد و بیراه بود که به هر حال از دست آدم در میرفت و نتیجه‌ش چند وقت بعد معلوم میشد!
بد و بیراه اون زمان منم گاومیش بود که نمیدونم چطوری و از کجا به زبونم افتاده بود و وقتی از دست یکی (مثلا راننده تاکسی طماع، فروشنده هیز و سمج، یا همسایه فضول) کفرم دیگه خیلی در می‌اومد، حرص میخوردم و زیر لب زمزمه میکردم: «عجب گاومیشیه!»
یکی از بعد از ظهرای گرم تابستون، خسته از سر و صدای بچه‌ها، گشتم توی اینترنت یه برنامه به فارسی پیدا کردم راجع به جک وجونورا. یه چیزی مثل راز بقا که همیشه توجه آلوشا رو جلب میکرد و ناشا هم به تبعیت از داداشش می‌نشست به تماشا و صداش در نمی‌اومد. صداشون کردم بیان برنامه رو نگاه کنن و خودم تازه پامو دراز کرده بودم و چشمام داشت گرم میشد که با صدای هیجان‌زده آلوشا از جام پریدم که با لحن کشداری فریاد میزد: «ااااااا… مامان پاشو، پاشو… گاومیش که فحش نیست، حیوووونه.»

پی‌نوشت: من دوست ندارم غمگین بمونیم. خب؟

یک دیدگاه برای ”تذکر شایسته

  1. گاو میش که بد نیست که 🙂 البته یادمه خودم بچه بودم وقتی از دست خواهرم عصبی می شدم بهش می گفتم بینهایت 🙂 اونم فکر می کرد حرف بدیه و شروع می کرد جیغ جیغ کردن

    لایک

  2. نوشی جون یه کم به پدر و مادرهای دیگه نگاه کنی متوجه میشی گاومیش خیلی هم ناسزای پاستوریزه ای هست 😉 قربونش برم بعضی پدر و مادرها چه در خطاب به یکدیگر و چه بچه ها و چه سایر افراد چنان در و گوهری از دهنشون می ریزه که من به جاشون از خجالت سر پاییند می اندازم. تازه گله هم می کنند که چرا بچه شون فحش یاد گرفته!

    لایک

    • این که مال اون موقع بود که فکر میکردم چون ترکیه هستیم و بچه ها کوچیکن و دامنه لغات فارسیشون کمه زیاد متوجه نمیشن من چی میگم… بعدا حواسم رو جمع کردم که فحشای متمدنانه بدم که اگه یه بار بچه جلوی بقیه تکرار کرد حداقل خودم خجالت نکشم 🙂

      لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.