داشتیم شام میخوردیم که آلوشا بدون مقدمه گفت: «شایدم لامبورگینی بخرم.» ناشا که نمیدونم حرصش از کجا دراومده بود سریع جواب داد: «خییییلی، با اون سه دلاری که ته حسابته شاید بتونی یه لامبورگینی اسباببازی* بخری.» آلوشا بدون اینکه خم به ابرو بیاره بیخیال گفت : «اونم نمیتونم. بعد از بستنی امروز فقط یه دلار برام موند.»
.
.
نتیجه اخلاقی: همیشه راهی هست که نذارین کسی جفت پا بره توی آرزوهاتون.
.
*Hot Wheels
ای جانم … چه سن خوبی دارند این بچه ها! از قول من بهشون بگو: حالشو ببرید 😉
لایکلایک
🙂 حتما
لایکلایک