امروز تولد ناشای من بود. سیزده ساله شد. دخترکی که یه بار توی وبلاگ نوشته بودم امروز دخترم دو قدم راه رفت، حالا داره جلوی من میخرامه.
زندگی رو دوست دارم با همه تلخیهایی که ازش دیدم. زندگی رو دوست دارم و اگه تا آخر عمرم دیگه هیچی بجز بچههام بهم نده، گله نخواهم کرد.
این نقاشی رو هم آقای شهروز کشیدن، توی شهر بازی خانه کودک پارک ساعی، وقتی ناشا حتی یه سالش هم نشده بود. 🙂
ناشا خیلی هم شبیه درنیومده!
تبريك ميگم تولد دخترت را عزيزم
لایکلایک
مرسی دوست خوبم
لایکپسندیده شده توسط 1 نفر
تبریک 🙂
لایکلایک
مرسی
لایکلایک