واژگان وارده، فرزندان صادره

نمیدونم کدوم کلمه انگلیسی رو با لهجه فارسی گفتم که ناشا لبخند زد*. اومدم توضیح بدم وقتی فارسی صحبت میکنیم تلفظ غلیظ کلمه به انگلیسی لبخند به لب میاره نه اون جوری که من صحبت کردم که آلوشا پیش‌دستی کرد و با لب و لوچه‌ کج‌شده گفت: «اوه مامی، ولش کن، آخه میدونی؟ ناشا اونقدر خوب انگلیسی صحبت میکنه که ملکه انگلیس هم کنارش مکزیکی به نظر میرسه.»

البته من از بالشی که بعدش سمت آلوشا پرتاب شد، هرگز چیزی نمینویسم. 🙂

*یه کلمه رایج توی فارسی، یه چیزی مثل استرس Stress

اعلام برائت:
نه قصد توهین به ملکه بود، نه مکزیکی‌ها، نه سرکار خانم ناشا خاتون… حالا از اون دوتای اول بگذریم، خدا عاقبت ما رو با سومی به خیر کنه.

پی‌نوشت:
واسه رو کم کنی هم که شده، همین فردا بهش میگم سه بار بنویسه قسطنطنیه، یا نه… میگم بنویسه غدغن که خودم هنوز نمیدونم غدغنه، قدغنه یا غدقن!

یک دیدگاه برای ”واژگان وارده، فرزندان صادره

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.