به دکتر میگم دلم برای زندگی عادی تنگ شده. میگم و گریه میکنم. به مهربونی نگاهم میکنه و میگه زندگی عادی یعنی چی؟ میگم مثل شما، مثل بقیه… مثل همه، زندگی کنم، خوشحال باشم.
جوابی که دکتر بهم میده قانعم نمیکنه اما باعث میشه وقت برگشتن به خونه، همه راه به جواب فکر کنم و به یه توافق نانوشته با خودم برسم.
به نظرم تعریف زندگی تا یه حد زیادی دست خود آدمه. آدما ممکنه تواناییهای مختلفی داشته باشن، اما میتونن بر اساس تواناییها و امکاناتشون زندگیشون رو تعریف کنن، تغییر بدن و حتی اگه لازم باشه تمومش کنن.
تواناییهای منم محدود شده. دیگه خوشحال نیستم، خوش اخلاق هم نیستم. دیگه مثل سابق جون ندارم و زود خسته میشم. دوستان زیادی ندارم و زیاد پیش اومده که کم آوردم. دنبال راهی برای شکستن حباب تنهایم نیستم، آرزوهای بزرگ ندارم، نمیخوام بیشتر از اونی که لازمه زندگی کنم و اگه لازم باشه یه روزی تمومش کنم هم، اینکارو بدون هیچ اندوهی انجام میدم. اما هنوز آدم امیدواریم و حالا که مصمم هستم زندگی کنم باید درست انجامش بدم. پس مطابق تواناییهام زندگیمو دوباره مینویسم و دوباره شروع میکنم. با خودم مهربونتر میشم. دست از ملامت خودم برمیدارم. من تنبل نیستم، بداخلاق نیستم، غیراجتماعی نیستم، بیعرضه نیستم، بدقول هم نیستم، من فقط کمی نفسبریدهتر از بقیه هستم و اگه زندگی امان بده دوباره میتونم سرپا بشم.
اینا رو نوشتم که بگم: «خوبم.»
بایگانی ماهانه: ژوئیه 2015
مثلث / Triangle
خورشید نارنجی
امروز بوی دود خیلی کمتر بود و هوا کمی از دیروز خنکتر… اما آسمون همچنان خاکستری بود. خورشید هم شده بود عین خورشیدی که توی فیلمای فضایی میبنیم. رنگش عجیب بود، نورش عجیب بود…
یادم افتاد به کنیا (قونیه، ترکیه) نمیدونم تا حالا زمستون گذارتون به کنیا افتاده یا نه، اما اولین چیزی که توجه آدمو توی زمستون جلب میکرد بوی ذغال سوخته، آسمون خاکستری و وسایل دوده گرفته بود. یعنی حداقل تا همین شش سال پیش این طور بود. با اینکه شهر گازکشی شده بود اما خیلی از مردم همچنان با سماجت برای گرمایش خونههاشون از ذغال سنگ و چوب استفاده میکردن.
بچهها رو صبح مثل دسته گل میفرستادم مدرسه، برمیگشتن انگار تمام روز کنار کوره سوخت ذغال کار کرده بودن، حتی موهاشونم بو میداد.
چه زود داشت یادم میرفت. آسمون آبی و هوای صاف ونکوور بدعادتمون کرده، انگار نه از کنیا، که از کوههای آلپ اومدیم!
شهر خاکستری
** ایشون ایرانی بودن.