هویت مستقل

تا دیدم دوباره سر صبحونه دارن بحث میکنن گوشامو تیز کردم. ناشا خیلی جدی و محکم به برادرش گفت: «لطفا وقتی میخوای منو به دوستات معرفی کنی فقط بگو ناشا، نگو این خواهرمه.» آلوشا با تعجب واکنش نشون داد: «خب مگه خواهرم نیستی؟» ناشا با دلخوری به صورت برادرش خیره شد و گفت: «چرا هستم، اما خوشم نمیاد تا منو تو مدرسه میبینن بهم میگن سلام خواهر آلوشا، من ناشا هستم. ناشا… فهمیدی؟»
.
پی‌نوشت: بعد از دوسال دوباره هم مدرسه‌ای شدن. 🙂

یک دیدگاه برای ”هویت مستقل

    • البته در نظر داشته باشین که ناشا بودن دختر من، خواهر آلوشا بودنش رو نقض نمیکنه. این نکته خیلی مهمیه

      لایک

  1. شاید اون دوستان اسم ایرانی به راحتی تو ذهنشون نمی مونه، ولی خواهر دوستشون رو فراموش نمیکنند(طبیعیه،‌خیلی آسونتره). احتمالا با مدل معرفی جدید، دفعه بعد فکر میکنند ٬دوستِ دوستمونه… ٬ . منظورم اینه که مشکل جای دیگری هست : این خارجی های خیلی باهوش!!! 😉

    لایک

    • اسم واقعی ناشا واسه اینجاییها ساده و گوشنوازه. بعید میدونم یادشون بره. بعد هم تا دلتون یخواد ایرانی هست. مشکل بعید میدونم این بوده 🙂

      لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.