من توی زندگیم روزای بد زیادی رو گذروندم. روزایی که خشمگین، آزرده و عصبانی بودم. اما حتی یکبار هم نشد که کسی رو بیشتر از خودم در شرایط پیش آمده مقصر بدونم. همیشه انگار این من بودم که مسبب همه چیز بودم. هر چیزی که پیش می اومد توی خودم دنبال علتش میگشتم. هر بار خودم رو زیر و رو میکردم تا بفهمم چه کردم که باعث به وجود اومدن اون شرایط شده.
سه سال پیش در توصیف حالم به دکتر میگفتم مثل دخترک ته چاه فیلم حلقه عصبانی و مستاصلم، با این تفاوت که من فقط از خودم عصبانی بودم نه دیگران. اما این بار، به جرات مینویسم برای اولین بار، من از جامعه اطرافم خشمگینم و حال دخترک ته چاه رو تمام و کمال میفهمم.
.
کاش توان این رو داشتم که با تمام وجودم فریاد بزنم.
=
پینوشت:
* سوای بحث محق بودن یا نبودن، نمیخوام وارد جزئیات بشم و موضوع رو توضیح بدم.
* من از دست شخص خاصی عصبانی نیستم. من از جامعه اطرافم در کشور و شهری که هستم عصبانیم.
* موضوع من یه موضوع عامه و ربطی به جامعه ایرانی ساکن کانادا نداره.
* خشم من ناشی از یکی از مشکلات بیشمار منه که هر کاری که میکنم حل نمیشه.
* احتمالا نسبت به حل این مشکل امیدمو از دست دادم… فقط همین. خشمم از اینجا ناشی میشه.
* جای نگرانی وجود نداره. من اغلب از پس خودم خوب برمیام.
*باعث به وجود اومدن این مشکل نه منم و نه مشکل به دست من حل میشه. من فقط میتونم بازم مثل همیشه خودمو سرکوب کنم.
🙂
لایکلایک
چرا لبخند؟ من خون خونم رو میخورد… 🙂
لایکلایک
در حق لبخند واقعا خیلی اجحاف شده. لبخند رو با خوشحالی اشتباه نگیرید. لبخند یعنی در حد شعور خودم فهمیدم ولی حرف ندارم واسه گفتن 🙂
لایکلایک
حرفتون درسته. منم لبخند رو گاهی با همین تصور فرستادم. مرسی بابت کامنت 🙂
لایکپسندیده شده توسط 1 نفر
🙂
لایکلایک
چی بگم نوشی جان … دلم نمی خواد فضولی کنم و از جزییات بپرسم چون چاره کار هم نخواهد شد دانستن من! متاسفانه وقتی علت یک عصبانیت و استیصال در اجتماع است از دست من و توی نوعی کار چندان مهمی بر نمی آید 😦
فقط همدلی منو بپذیر.
لایکلایک
مرسی شیرین جانم
لایکلایک
نوشی جان
خیلی از هنرمندان آثارشون در عین خشم خلق کرده اند. اصلا چاقو برداشته اند و بوم را پاره کرده اند. با خلق کاری، خشمت را خالی کن. من هم به دلایلی از محیط اطرافم خشمگین بودم. اگر خشمت بهت انگیزه می ده، بهش بها بده و در مسیر سازندگی هدایتش کن. خشم قدرت روحی را بالا می بره. چطوره ساکسیفون ناشا را بگیری و خشمت را شکل یک نت قوی خالی کنی؟
انشالله که همه چی هم خیر باشه.
لایکلایک
انگیزه که نداده. فقط بازم مثل همیشه گناه رو گردن خودم انداختم. ببینم میشه رفع تقصیر کرد یا نه
لایکلایک
یه جای خلوت پیدا کن، چند تا فریاد بلند بزن و اون چیزی که فکر می کنی درسته رو بلند بگو. جواب میده، مطمئن باش. بعدش حالت خیلی بهتر میشه… البته اگر اون جای خلوت که بشه راحت داد زد رو پیدا کنی…
لایکلایک
نیست که….
لایکلایک