بیمقدمه میگه: «مامان از بس با ماژیکای رنگیرنگی* روی نکتههای مهم خط کشیدم دوستام بهم میگن انگار یونیکورن روی جزوهت استفراغ کرده.» میگه و غشغش میخنده. میدونم چی میگه، اما خودمو میزنم به اون راه و میگم: «کی استفراغ کرده؟» میگه: «یونیکورن، از اونایی که شاخ دارن.» شیطنتم میگیره. میگم: «گاو رو میگی؟» بلندتر میخنده و میگه: «نه مامان، اسب. از این اسبا که یه دونه شاخ دارن.» رسیدم به همون جایی که میخواستم. میگم: «آهان تک شاخ رو میگی.» میگه: «آره از همین تخ شاخا.» سعی میکنم جدی باشم: «از چیا؟» میگه:»تخ شاخ. خودتون الان گفتین.» اصلاح میکنم: «تک شاخ.» تکرار میکنه: «تک چاخ»… دیگه نمیتونم جلوی خندهمو بگیرم. حالا هر دومون داریم ریسه میریم. هی میگم چی و اون هی سعی میکنه درستش کنه. بلاخره به سختی خودمو کنترل میکنم و بهش میگم: «دختر جون، تک شاخ، تک یعنی یه دونه، توی ورقای بازی به ورق یک میگی تک، درسته؟ همونه… شاخم که دیگه معلومه.» خودشو حمع و جور میکنه و به آرومی میگه: «تــک – شــاخ!»
تا آخر شب هر بار ازش کلمه رو میپرسم همین جوری تکرار میکنه اما من شک ندارم اگه بهش بگم تند بگو بازم میگه تخ شاخ، تک چاخ و همه کلمههای احتمالی دیگه.
.
*Highlighter Pen

آخ آخ عاشق این جمله ها و عبارت ها و بازی باهاشون هستم که آدم رو به تپق زدن و خندیدن می اندازند 🙂
ولی خوب … نوشی جون فکر کنم توی این موردتلفظ تک شاخ هم خیلی سخت نیست ها! جوجه ها عادت به فارسی حرف زدن ندارند وگرنه از این سخت ترش هم هست!
لایکلایک
درستش کرد، فکر تمام روز داشته تمرین میکرده. امشب با خوشحالی میگفت ها ها دیگه میتونم بگم. :))
لایکلایک
Nooshi jooonam faghat khastam begaam to aalyy hasi… behtarin mdar barayeh jojehati va khili dostet daram
mibosamet va beh omideh behtarin rozha barayeh khodet va jojehat
لایکلایک
مرسی مریم عزیز، اما من عالی نیستم. اصلا نیستم… فقط سعی کردم کارم رو درست انجام بدم.
لایکلایک