از میون موضوعاتی که برای نوشتن به مهمانان مرد داده بودیم، چهار موضوع باقی موندن که یا هنوز کسی رو پیدا نکردیم قبولش کنه، و یا دوستانی بودن که اون موضوعات رو قبول کردن و بعد انصراف دادن.
اگه میون شما آقایی هست که دوست داره مهمان وبلاگ ما بشه، لطفا منو در جریان بذاره.
شش نفر از مهمانان ما هم موضوعاتی رو انتخاب کردن و قول دادن که مطالب رو بنویسن و برای ما بفرستن… از این تعداد هنوز سه نفر زمان دارن، اما سه نفر دیگه علیرغم اتمام مهلت زمانی که قول داده بودن، هنوز هیچ نوشته ای دست ما نرسوندن.
من اینو یه بار برای یه دوستی توضیح داده بودم که کار من هم به نوعی با نوشتن در ارتباطه. من اینو خوب میفهمم که یکی بگه نوشی من حس و حال نوشتن رو از دست دادم و موضوع رو برگردونه، یا بگه نوشی من فکر میکردم وبلاگ خوبیه اما ازش خوشم نیومده و موضوع رو برگردونه. یا بگه کارم خیلی زیاده نوشی، فکر میکردم میتونم اما متاسفانه انگار وقت نمیشه و موضوع رو برگردونه…
من همه چیزایی که ممکنه واسه یه نفر پیش بیاد که نتونه، یا نخواد، یا نرسه متنی رو بنویسه میشناسم، میفهمم و درک میکنم. چیزی که متوجه نمیشم آزاد نکردن موضوعه. ببینین، وقتی من با شما صحبت میکنم و شما موضوعی رو انتخاب میکنین، من اون موضوع رو از لیست خارج میکنم و اصطلاحا برای شما رزروش میکنم و اخلاق حرفهای حکم میکنه تا شما انصراف ندادین من اون رو به دیگری ارائه ندم… وقتی شما نه متن رو میدین، نه انصراف از ادامه کار، اون موضوعات که گاهی از اوقات موضوعاتی هستن که ما بیشتر دوست داریم در موردشون متن بنویسیم از دسترس ما هم خارج میشن.
اخلاق حرفهای که قرار نیست فقط برای گروه ما حکم کنه. لطفا شما هم مقید باشین. برای من شنیدن نه خیلی آسونتر از اینه که مدام پیام بدم دوست عزیز متن ما آماده نشد؟ مهمان گرامی متن ما آماده نشد؟
شما برای گذاشتن کامنت در وبلاگ نیاز به وارد کردن هیچ نوع اطلاعاتی اعم از اسم (فقط اسمی ولو ساختگی انتخاب کنین که ما بتونیم با اون شما رو مخاطب قرار بدیم) و ایمیل آدرس و نشانی وبلاگ/ وبسایت ندارین. حتی اگه شده گمنام پیام بذارین و از تجربههای خودتون بنویسین. ایمیل بدین و به ما اجازه بدین از اون در بخش از میان نامههای رسیده استفاده کنیم.
از نوشتن نترسین… از این نگران باشین که نتونین حتی در خلوت و گمنامی و ناشناسی، از نگفتههای درونیتون پرده بردارین.