سینوزیت

دو بار آخری که آنتی‌بیوتیک خوردم بالا آوردم. الان بار سوم توی دو سه سال اخیره و با اینکه دکتر نوع آنتی‌بیوتیک رو عوض کرده دارم خداخدا میکنم که بالا نیارم.
من امسال یه بار سرماخوردگی شدید داشتم، باقیش شد معضل سینوزیت مزمن. دردش مثل این میمونه که یکی تو سر و صورتت، بخصوص استخوون بینی و پیشونیت با پوتین لگد زده باشه.
نه بو و مزه میفهمم، نه نفسم درست بالا میاد. استخوون بینیم از درد داره ترک میخوره، درد اطراف چشم هم بهش اضافه شده. دیگه نمیتونم مثل آدم سرمو بذارم و بخوابم. زاویه بالش زیر سرم باید چهل و پنج درجه باشه اگرنه شب از هجوم ترشحات سینوسی و سرفه و احساس خفگی از خواب بیدار میشم. تب خفیف و خستگی مداوم و سردرد جای خودش هست، تازه سرفه که میکنم سرم بیشتر درد میگیره.
.
پی‌نوشت:
دیشب ناخودآگاه یاد همسایه خدابیامرزم افتادم که بخاطر سرماخوردگی فوت کرد. بعد یاد دوست داماد خاله ام افتادم که بخاطر ترشحات سینوسی توی خواب دچار خفگی شد و فوت کرد… بعد یکی یکی آدمها توی ذهنم مرور شدن.
.
هستم در خدمتتون

یک دیدگاه برای ”سینوزیت

  1. نوشی جان. شاید بخندی ( چون خودم اولش خندیدم). یک کاری میگم اگر شد انجام بده. عطاری های ایران یک چیزی دارن بنام عنبرالنسا که مدفوع الاغ هست ( شرمنده ). اینو بسوزون و استنشاق کن.
    خود من سالها مقاومت کردم و بعد سینوزیتم باهاش مداوا شد. فقط تا 1 هفته خ.نه بوی بدی داره و مهمون دعوت نکن

    لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.