سرود هستی

– متنهای این ماه ویکی با غرور به نویسنده هاشون و افتخار به همت بلند همه‌مون به ویکی‌پدیا منتقل شدن (فقط یکی مونده که فردا تمومه.)

– در حال مذاکره با مهمانهای هفته وبلاگ آرامگاه زنان رقصنده هستم برای موضوعات سری سوم (فقط شش موضوع باقیمونده که امیدوارم زودتر انتخاب بشن.) با بعضی راحت میشه گفتگو کرد: یا آره یا نه، بعضی دق میدن آدمو تا یه جواب بدن. این چه اخلاقیه؟ نمیفهمم.

– متن‌های این هفتۀ آرامگاه زنان رقصنده ویرایش‌شده و مرتب منتظر نوبت انتشارن. حداقل تا جمعه فعلا به جز انتشار روزانه، کار خاصی باهاشون نیست.

– کار شستن موکتها داره خوب پیش میره.

– شور گوجه درست کرده بودم، دیروز درش رو باز کردم، عجب خوشمزه شده.

– اتاق آلوشا مرتب شده، اتاق من داره تمام میشه، اتاق ناشا – اگه اجازه ورود بده – به زودی شروع میشه. امیدوارم جونم رو نگیره.

– به طور مرتب دارم برای امتحان و مصاحبه کاری دعوت میشم و هر بار یه گندی میزنم که منجر به قبولی نمیشه، دارم کم‌کم دارم متقاعد میشم برگردم دانشکده، یه سال دیگه هم درس بخونم شاید شرایط بهتری داشته باشم. سن هم بالا رفت رفت، تا وقتی درس خوندن رو دوست دارم و مغزم هم کشش داره، خیالی نیست.

– در مقابله با حوادث گند زندگی مثل همیشه صبوری خوبی از خودم نشون میدم. اونقدر خوب که دیگه حال خودم هم داره از دست صبوریم بهم میخوره.

– تنهایی هست و جا خوش کرده، خستگی هست و دیگه نمیره. هر بار فکر کردم دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم، زندگی پوستم رو بدتر کنده. مدام تکرار میکنم من خیلی چیزا برای از دست دادن دارم و خیلی انگیزه ها برای لبخند زدن… تکرار میکنم، شاید دل زندگی این بار به رحم بیاد و دست از سر من برداره.

– امید ندارم، آرزو ندارم، باور ندارم، ایمان ندارم، خدا ندارم، پشتم به کسی گرم نیست، دلم به چیزی خوش نیست. مقابلم به جز یک سیاه تهی بی نهایت، تقریبا هیچ چیز خاصی نیست . برای خودم چیز خاصی توی این دنیا نمیخوام، اگه خواسته باشم هم محکم تودهنی خوردم بابتش. معلقم یه جایی بین زمین و هوا…
با این وجود سختی‌ها اومده و رفته، ناامیدی‌ها اومده و رفته، بدبختی‌ها اومده و رفته و چه باک اگه باز هم بیاد… اینجا، این منم که هنوز هم هستم.

یک دیدگاه برای ”سرود هستی

  1. من زیاد وبلاگ نمی خونم. البته وبلاگ می نویسم ولی حوصله خوندن ندارم. این توشته شما و لینکش تو فیس بوگ رو که دیدم کنجکاو شدم و حیلی از پست هاتونو خوندم. خدارو شکر که جوجه هاتونو دارین. من هم تنهام خیلی تنها

    لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.